جستجوي پيشرفته | کتابخانه مجازی الفبا

جستجوي پيشرفته | کتابخانه مجازی الفبا

کتابخانه مجازی الفبا،تولید و بازنشر کتب، مقالات، پایان نامه ها و نشریات علمی و تخصصی با موضوع کلام و عقاید اسلامی کتابخانه مجازی الفبا،تولید و بازنشر کتب، مقالات، پایان نامه ها و نشریات علمی و تخصصی با موضوع کلام و عقاید اسلامی

فارسی  |   العربیه  |   English  
telegram

در تلگرام به ما بپیوندید

public

کتابخانه مجازی الفبا
کتابخانه مجازی الفبا
header
headers
پایگاه جامع و تخصصی کلام و عقاید و اندیشه دینی
جستجو بر اساس ... همه موارد عنوان موضوع پدید آور جستجو در متن
: جستجو در الفبا در گوگل
مرتب سازی بر اساس و به صورت وتعداد نمایش فرارداده در صفحه باشد جستجو
  • تعداد رکورد ها : 1276
اختلاف نظر و عقلانیت باور دینی [پایان نامه انگلیسی]
نویسنده:
Kyle Scott
نوع منبع :
رساله تحصیلی
منابع دیجیتالی :
کلیدواژه‌های اصلی :
چکیده :
ترجمه ماشینی : در مورد مسائل دینی، دیدگاه های گوناگونی وجود دارد که اغلب متناقض هستند. این مشاهدات در مورد اندیشیدن به عقلانیت اعتقاد دینی مشکل ایجاد می کند. آیا باور دینی برای کسانی که از این اختلاف نظر گسترده آگاه هستند می تواند عقلانی باشد؟ این مشکل برای دیدگاهی در معرفت شناسی دینی است که به معرفت شناسی اصلاح شده معروف است. آلوین پلانتینگا، یکی از مدافعان برجسته این دیدگاه، استدلال کرده است که هیچ استدلال موفقی وجود ندارد که نشان دهد باور دینی غیرمنطقی یا به هر طریق دیگری از نظر معرفتی غیرقابل قبول است - او این استدلال ها را استدلال de jure می نامد. من در پاسخ به این ادعا به دنبال توسعه دو نسخه جدید از استدلال de jure هستم که پلانتینگا به آن نپرداخته است. اولین مورد از اینها را بازگشت کدو تنبل بزرگ می نامم. و دوم، مشکل اختلاف مذهبی. بازگشت کدو تنبل بزرگ اعتراضی است که اعتراض قبلی را ایجاد می کند که پلانتینگا آن را به سادگی اعتراض کدو تنبل بزرگ نامیده است. این ایراد این است که روش پلانتینگا برای دفاع از عقلانیت باورهای دینی می تواند توسط هرکسی، صرف نظر از اینکه چقدر باورهایشان عجیب است، اتخاذ شود - حتی کسانی که به کدو تنبل بزرگ اعتقاد دارند، می توانند از آن استفاده کنند. من این اعتراض را با نشان دادن اینکه ممکن است فردی با باورهای آشکارا پوچ خود را در موقعیتی مشابه مسیحی فرضی که پلانتینگا به دنبال دفاع از او است، بسط دهم. با این حال، پاسخی برای پلانتینگا وجود دارد که شامل نشان دادن این است که چگونه بافت تاریخی و جامعه‌شناختی که فرد در آن قرار می‌گیرد، بر عقلانیت برخی از باورهای آن‌ها تأثیر می‌گذارد. این بحث طبیعتاً به نسخه دوم استدلال قانونی منتهی می‌شود که این پرسش را مطرح می‌کند که آیا شناخت چندین جامعه مذهبی که دارای عقاید ناسازگار هستند، عقلانیت باور دینی را تضعیف می‌کند؟ این بحث با کار در معرفت شناسی دینی و همچنین به طور گسترده تری با ادبیات معرفت شناسی اختلاف نظر درگیر است. به این فکر می‌کنم که آیا و در چه شرایطی، فهمیدن اینکه دیگران با شما موافق نیستند، می‌تواند عقلاً از شما بخواهد که یک یا چند باور خود را کنار بگذارید. این موضوع شامل بحث از همتایان معرفتی و مغلوبان است. یکی از بحث‌هایی که من در نظر می‌گیرم این است که اگر یک مؤمن دینی در مواجهه با اختلاف نظر به اعتقادات دینی خود ادامه دهد، دلیلی برای او ایجاد می‌کند که فکر کند از نظر معرفتی برتر است که منجر به جزم‌گرایی و نوعی دگماتیسم می‌شود. استکبار معرفتی من به چنین استدلالی با نشان دادن مشکلی در استنتاج در این استدلال پاسخ می دهم.
کانت و مسئله عینیت [پایان نامه انگلیسی]
نویسنده:
Joseph DiFilippo
نوع منبع :
رساله تحصیلی
منابع دیجیتالی :
کلیدواژه‌های اصلی :
چکیده :
ترجمه ماشینی : این تز ریشه در نارضایتی از شیوه ای داشت که در آن فیلسوفانی که در این زمینه کار می کردند، مسئله دانش عینی - مسئله عینیت به طور کلی - در چارچوب کار نظری کانت مورد بحث و درک قرار گرفت. به طور خلاصه، به آثاری غیر از نقد عقل محض توجه بسیار کم شده است، یا زمانی که به آن پرداخته شده است، معمولاً زیر سایه حیرت انگیز نقد اول است. اکنون برای من روشن است که او نمی تواند تصویر کاملی از نظریه عینیت کانت را تنها از نقد اول درک کند. برای فلسفه و تئوری علم و نظریه پردازی علمی Y.ant، داستان نسبتاً متفاوتی را در مورد چیزها در خود، نامشروط ها و شرایط لازم و کافی برای عینیت بیان می کند. برای ارائه استدلالی متقن در دفاع از این تز، لازم بود تعدادی از آثار کانت را با جزئیات مرور کنیم و این به معنای نوشتن مقاله ای طولانی تر از آن چیزی است که در ابتدای شروع به نوشتن انتظار داشتم. در واقع، از زمانی که من شروع به کار کردم، نشریاتی منتشر شد که به برخی از موضوعاتی که من در مورد آنها بحث می‌کنم اشاره می‌کنند و اینها طبیعتاً راه‌های جایگزینی را برای برخورد با مشکلات مطرح شده پیشنهاد می‌کنند، اما در اکثر موارد، من متقاعد شده‌ام که لازم بود در مورد موضوعات مختلف بحث طولانی شود. اگر قرار بود تز اصلی من اصلاً قانع کننده باشد، جنبه های کل مشکل عینیت. در حالی که هیچ توهمی در مورد میزان پاسخگویی به مسائل اصلی عینیت ندارم، اما فکر می‌کنم که مسائل مربوط به عینیت در چارچوب نظری کانت بیش از آنچه که قبلاً به طور کلی درک شده است، وجود دارد. در این مقاله سعی کرده‌ام تا با توجه به نظریه‌های متافیزیکی مربوط به ماهیت واقعیت و جایگاه هستی‌شناسی و معرفت‌شناسی در چنین نظریه‌هایی، به یک نتیجه کلی برسم. به سختی نیازی به گفتن اثری از این دست است که در طیف وسیعی از آثار کانت قرار دارد و سعی می‌کند خود را به بسیاری از موضوعات مختلف بپردازد تا بتواند در برخی از مسائل مهم و مهم آن بهتر بیان کند. یک نوع کلی تر، مدیون بسیاری از نویسندگانی است که در حوزه موضوعی یا پیرامون آن نوشته اند. این واقعیت که من تمام ارجاعات به مطالب ثانویه را به یادداشت‌ها واگذار کرده‌ام، به معنای پنهان کردن این بدهی نیست، بلکه برای ایجاد متنی بی‌نظم است. بدهی های فکری من زیاد است و هیچ مکتب یا گروهی از متفکران نمی توانند آنها را نمایندگی کنند. من تا حد زیادی مدیون کار بوچدال، پاتنم، سلرز و سیلبر هستم که شاید بتوان گفت که همه آنها نماینده دیدگاه فلسفی هستند که بر اساس آن مسائل فلسفی تنها زمانی که در زمینه حوزه های مشکل مرتبط در نظر گرفته شوند به درستی درک و روشن می شوند. به هر حال، از این قبیل من سود زیادی برده ام. بسیاری از افراد دیگر هستند که کارشان در مورد کانتی و مسائل مربوط به آن، درک من را از دشواری‌های موجود در موضوعی مانند مشکل عینیت بیشتر کرده است و سعی می‌کنم هر زمان که مناسب باشد در یادداشت‌های متن، این قدردانی را تصدیق کنم
ارتباط و اجتماع: عقلانیت تومیستی [پایان نامه انگلیسی]
نویسنده:
Hayden Ramsay
نوع منبع :
رساله تحصیلی
منابع دیجیتالی :
کلیدواژه‌های اصلی :
چکیده :
ترجمه ماشینی : پایان نامه من شرح ساختار عقلانیت و اخلاقیات. برای یک مفهوم از عقلانیت در مقابل استدلال نمی کند دیگران، اما استدلال می کند که همه مفاهیم عقلانیت نتیجه است مشارکت در یک نوع فعالیت اساسی - فعالیت نظری - که من آن را تمرین اساسی عقل می دانم شرایط این، عمیق تر، فعالیت عقل است که همه افراد مفاهیم عقلانیت را می توان توضیح داد، هرچند عقلانی باشد رفتار نه بر حسب آن، بلکه با ویژگی خاص توضیح داده می شود مفهوم عقلانیت عامل. در نتیجه، من فقط مخالفم مفاهیمی از عقلانیت که «مطلق گرا» هستند که دلالت بر آن دارند رفتار عقلانی را فقط می توان رفتار آنها را توجیه کرد اصول، و هرگز رفتاری با اصول توجیه نمی شود مفاهیم عقلانیت از طریق تمرینات مختلف به دست آمد فعالیت نظری از آنجا که عقلانیت مشارکت در اشکال فعالیت نظری است در مورد اصول توسط کسانی که اصول آنها اساس است عقلانیت زندگی مشترکی است که در آن اصول آموخته می شود و انواع فعالیت های فکری که در آنها تأیید می شود و/یا تجدید نظر شده: جامعه و ارتباطات. این ویژگی ها نیز هستند اساس اخلاق که ارتباط در مورد عینی است شرایط در جوامع خاص اخلاق با عقلانیت، زیرا نوع ارتباطی که شامل می شود، الف نیست به معنای ایجاد اصول است، اما غایت این است. اخلاق یک هدف.سپس.و دو جنبه دارد: درک جزء، اخلاق، و یک جزء تجربی، عشق. فصل 1 به تجزیه و تحلیل خیر نهایی ارسطو و مفهوم دیالکتیک می پردازد توضیح دهید که چگونه رفتار منطقی می تواند هر دو بر اساس اصول اول باشد به یک هدف معین هدایت می شود و از طریق مشارکت با جامعه، سیاسی، هنجارها. خیر تعیین کننده به آن وابسته است هنجارهای مشروط ساختار یافته و مشترک فصل 2 آکویناس را تحلیل می کند قانون طبیعی و ساختار عقل عملی و این نشان می دهد که احکام قانون طبیعی چگونه با هم سازگار هستند با، و نیاز به مشارکت در، تحقیقات فکری که در آن ارتدکس فعلی دائماً زیر سؤال می رود. این خوانش های غیر مطلق گرایانه از ارسطو و آکویناس متعادل هستند در فصل 3 با کمبودهای قانون طبیعی مطلق ویلیام بلکستون و جان فینیس. نقد عقلانی مطلق گرایی در فصل 4 با شرح عیوب ادامه می یابد از عقلانیت عملی کانت، و در فصل 5 که بررسی می کند فایده گرایی و سایر فلسفه های اخلاقی معاصر. این منجر به روایت خود من از اخلاق به عنوان عمل اجتماعی و رابطه آن با اخلاق از نظر درک و تجربه. فصل ششم از دیدگاه من درباره عقلانیت در برابر معاصر دفاع می کند گزینه های کارکردگرا و عامل محور. فصل 7 تعریف می کند اصطلاحاتی که ارتباطات و اجتماع در آن بوده است توضیح می دهد، رابطه اخلاق با عقلانیت را توضیح می دهد و ساختار استدلال عملی را توصیف می کند
طبیعت، تغییر و عاملیت در فیزیک ارسطو [پایان نامه انگلیسی]
نویسنده:
Sarah Waterlow
نوع منبع :
رساله تحصیلی
منابع دیجیتالی :
کلیدواژه‌های اصلی :
چکیده :
ترجمه ماشینی : مفهوم "طبیعت به عنوان اصل درونی تغییر" اساسی است به نظریه ارسطو درباره جهان فیزیکی؛ آن هدف از است ارائه پایان نامه برای اثبات این ادعا با ردیابی اثرات این ایده در رد ماتریالیسم توسط ارسطو، در دکترین او "مکان های طبیعی" در تعریف او از تغییر و فرآیند به طور کلی، و (از طریق دومی) در مفهوم خود از عاملیت به طور کلی و عالی Unmoved Mover به ویژه ((1)). ارسطو "طبیعی" را توسط . در تضاد با "مصنوعی" ((2) - (3))، که مواد طبیعی را نگه می دارد نه صرفاً به طور جمعی ((4) - (5)) بلکه به عنوان افراد هر یک دارای یک هستند "انگیزه ذاتی تغییر". اما این باید توضیح داده شود تا اجازه داده شود زیرا هیچ تغییری کاملاً مستقل از خارجی نیست شرایط ((6) - (7)). با این حال، اگر تغییر کاملاً وابسته بود در شرایط خارجی، وقوع آن غیرقابل توضیح است ((8) - (9))، و خود مفهوم "تغییر" نامنسجم خواهد بود. این نتیجه آخر از بررسی پارادوکس باستانی به دست می آید تبدیل شدن و برخورد ارسطو با آن ((10) - (33)). پارادوکس توضیح داده شده است ((11) -(14)). ارسطو با نشان دادن آن به آن پاسخ می دهد زبان یک موضوع تغییر مداوم را فرض می کند ((15) - (21)). ولی این فرض تنها در صورتی به مشکل پاسخ می دهد که مقوله متافیزیکی باشد جوهر نیز مفروض است و در کنار آن تمایز نیز وجود دارد بین خصلت سازنده ماده و غیر جوهر سازنده مشخصات ((22) - (27)). اولی موضوع خود را به عنوان یک چیز مشخص می کند از نوع علی خاص؛ بنابراین تغییر، در پیش فرض اساسی موضوع (همچنین به ضمیمه فصل 1 رجوع کنید)، یکی را پیش‌فرض می‌گیرد که می‌سازد برخی از کمک های علی به تغییرات خود ((28) - (33)). ولی منظور ارسطو بیش از این از «طبیعت به مثابه اصل درونی» است. او یک ماده طبیعی (مانند یک صنعتگر) مستقل است تعیین کننده تغییرات خاص؛ بنابراین اینها (بر خلاف تغییراتی که چندان تعیین نشده است) "طبیعی" هستند، زیرا این ماده را نشان می دهد طبیعت تیال ((34) - (36)). این مفهوم مشکل ساز برای گرفته شده است توسط ارسطو در Vhys-ics ((37) - (39)) اعطا شده است، اما می توان آن را مشاهده کرد بر متافیزیک جوهر او تکیه کنید.
زمینه سیاست نظری و نقد دیدگاه اخلاقی [پایان نامه انگلیسی]
نویسنده:
Robert Mahoney
نوع منبع :
رساله تحصیلی , کتابخانه عمومی
منابع دیجیتالی :
کلیدواژه‌های اصلی :
چکیده :
ترجمه ماشینی : سیاست گمانه‌زنی روشی برای تعامل مبتنی بر مفهوم علم هگل (Wissenschaft) است که عمدتاً در پدیدارشناسی روح و علم منطق توضیح داده شده است. این روش مبتنی بر وحدت اضداد یا مقوله شدن است و تنها بدیل «سیاست هویت» مدرنیسم یا «سیاست تفاوت» پست مدرنیسم است. هر دوی این شکل‌های اخیر سیاست در واقع مظهر «قدرت انتزاعی» یا معادل مدرن آن، «نگرش اخلاقی» هستند. قدرت انتزاعی اساساً نتیجه اعمال قوانین بنیادی اندیشه ارسطو است، یعنی. هویت، عدم تضاد و میانه طرد شده، در زندگی اجتماعی، سیاسی و اقتصادی بشریت، که نتیجه نهایی آن چرخه روزافزون انکار و نابودی است. دیدگاه اخلاقی صرفاً قدرت انتزاعی با اضافه شدن ذهنیت دکارتی و دوگانگی است. سیاست نظری با استناد به اصل تبدیل شدن و شناخت ماهیت منطق در همه زمینه‌های تلاش انسانی، امکان واقعی غلبه بر قدرت انتزاعی دیدگاه اخلاقی را بدون انکار یا نابود کردن مفهوم قدرت در خود فراهم می‌کند. . دلیلش این است که روش استعلایی که هگل مطرح کرده است، در واقع یکی از «غلبه از طریق تسلیم» است، که بر خلاف دیدگاه اخلاقی مبتنی بر ارسطویی، امکان حد وسط را فراهم می‌کند. جدای از فلسفه‌های ارسطو، دکارت و هگل، این پایان‌نامه به تحلیل فلسفه فیشته نیز می‌پردازد. زیرا سیستم فیشته موقعیت مشکوکی را اشغال می کند که هم منشأ رسمی مفهوم ایده آلیسم آلمانی از علم است که روش تعالی از آن سرچشمه می گیرد و هم بالاترین توسعه نظری دیدگاه اخلاقی. به طور خلاصه، فلسفه او نشان دهنده گذار بین دیدگاه اخلاقی و سیاست نظری است.
منشأ اشخاص: ردیابی موضوع اخلاقی [پایان نامه انگلیسی]
نویسنده:
Helen Watt
نوع منبع :
رساله تحصیلی , کتابخانه عمومی
منابع دیجیتالی :
کلیدواژه‌های اصلی :
چکیده :
ترجمه ماشینی : در این پایان نامه، "شخص" به عنوان یک اصطلاح با محتوای اخلاقی (برای شروع نسبتاً نامشخص) در نظر گرفته می شود که خواننده و من را حداقل در زمان حاضر توصیف می کند. من با نگاهی به نظریه‌های روان‌شناختی هویت شخصی، هم تقلیل‌گرا و هم «ساده»، شروع می‌کنم و متوجه می‌شوم که دلایل خوبی برای کنار گذاشتن هر دوی این رویکردها وجود دارد. سپس نظریات مختلف را در مورد ضرورت مبدأ بررسی می‌کنم و به این نتیجه می‌رسم که زمان پیدایش ما برای وجود ما ضروری است، و ترکیب واقعی گامت‌های والدین ما برای منشأ ما ضروری است، خواه این دو بر هم منطبق باشند یا نباشند. در مقابل، افکار خاص ما برای منشأ یا وجود ما ضروری نیستند. هیچ یا همه این افکار ممکن است هرگز به ذهن ما خطور نکرده باشد. سپس به نظریه‌هایی نگاه می‌کنم که بر اساس آن افراد انسان موجودی فیزیکی هستند، اما از خود ارگانیسم سرچشمه نمی‌گیرند. به عقیده من، تئوری هایی که بر اساس آن شخصیت مرحله ای از یک ارگانیسم است، با این باور رایج که وضعیت شخصی ما از خودمان جدایی ناپذیر است، غیرممکن است. بنابراین ارگانیسم قبل از هر مرحله ای که گفته شود شروع شخصیت را نشان می دهد، به طور مشابه کاندیدای موقعیت شخصی خواهد بود. از سوی دیگر، این نظریه که شروع شخصیت با برخی تغییرات اساسی با ظهور برخی ظرفیت‌های جدید مشخص می‌شود، ما را با دو ماده روان‌شناختی روی هم تهدید می‌کند: فرد و ارگانیسمی که به نظر می‌رسد ظرفیت را به دست آورده است. با ردیابی موجودیتی که دستخوش تغییر می شود، اشکال مختلفی از پتانسیل را در رابطه با رشد اولیه انسان بررسی می کنم و نظریه جدیدی را در مورد گرایش های فعال خاص که وجود ما را تعریف می کند ارائه می کنم. من استدلال می‌کنم که انسان‌ها ارگانیسم‌هایی از نوع عقلانی هستند که علایق اخلاقی مهم آن‌ها با منشأ آنها به عنوان کل‌های زنده آغاز می‌شود. در فصل‌های باقی‌مانده به محتوای وضعیت شخصی‌مان، به‌طور کلی، و در زمانی نزدیک به اصل ما نگاه می‌کنم.
موضوع ادراک گفتار: تجزیه و تحلیل مبانی فلسفی مدل پردازش اطلاعات [پایان نامه انگلیسی]
نویسنده:
Helen Beatrice Fraser
نوع منبع :
رساله تحصیلی , کتابخانه عمومی
منابع دیجیتالی :
کلیدواژه‌های اصلی :
چکیده :
ترجمه ماشینی : این پایان نامه بحثی فرانظری از رویکردهای مطالعه ادراک گفتار است. این شامل سه بررسی جداگانه و استدلالی است که آنها را به هم مرتبط می کند. اولین بررسی است تحقیق ادراک گفتار همانطور که در رویکرد پردازش اطلاعات انجام شد، که از تقریباً همه در این زمینه در سی سال گذشته کار می کنند. دوم مروری بر شناخت گرا است فلسفه، شالوده مفهومی رویکرد پردازش اطلاعات. سرگرد اصول این مبنا این است که شناخت را می توان به عنوان محاسبات با اطلاعات دید به صورت نمادین بازنمایی می شود و بازنمایی ها طبق قوانین رسمی پردازش می شوند قبل از تفسیر مرور سوم برخی از بخش‌های مرتبط پدیدارشناسی است فلسفه های هوسرل، هایدگر و مرلو رونتی. استدلال‌های مفصلی علیه مناسب بودن فلسفه شناخت‌گرایانه ارائه شده است پایه و اساس تحقیقات ادراک گفتار با استفاده از آثار هایدگر و مرلوپونتی. عامل اصلی در این نامناسب بودن دیدگاه شناخت گرایی از ادراک است. موضوع به عنوان یک نماد - دستکاری کننده، که وظیفه ادراک گفتار اساساً یکی از آنهاست تبدیل یک نمایش از گفتار (مثلاً آکوستیک) به دیگری (معنی). مثل نظر نادیده گرفته می شود، در میان چیزهای دیگر، لزوم حسابداری برای امکان وجود دارد اصلاً نمایندگی بودن ارائه این حساب مستلزم در نظر گرفتن ماهیت است موضوع انسان و رابطه آن با جهان استدلال می شود که، از آنجایی که توصیف ها نیستند جهان به خودی خود داده است (یعنی هیچ توصیف "خنثی" وجود ندارد)، بلکه از الف ناشی می شود رابطه معناداری بین انسان و جهان، انسان باید بیشتر باشد از یک سیستم رسمی این بحث شامل در نظر گرفتن محقق به عنوان یک انسان است موضوع، و نتیجه گیری که توصیفات گفتار باید صریحاً مورد توجه قرار گیرد موضوعی که توضیحات مربوط به آن است، و به ویژه باید یک نکته سخت را حفظ کند تمایز بین دیدگاه محقق و موضوع مورد مطالعه.
تجربه و روابط در متافیزیک آلفرد نورث وایتهد و فرانسیس هربرت بردلی
نویسنده:
Leemon Benton McHenry
نوع منبع :
رساله تحصیلی
منابع دیجیتالی :
کلیدواژه‌های اصلی :
چکیده :
ترجمه ماشینی : هدف اصلی این پایان نامه بررسی قرابت ها و تضادها در سیستم های متافیزیکی A. N. Whitehead و F. H. Bradley است. هدف این پایان نامه نه تنها بررسی کامل و نشان دادن دقیقاً محل توافق این دو فیلسوف است، بلکه تلاش می کند تا تحلیل و ارزیابی استدلال هایی را که در آن تعارض ایجاد می شود ارائه دهد. پس از مقدمه‌ای کوتاه که مواضع وایتهد و بردلی را در مورد روش و رویکرد فلسفی به متافیزیک بیان می‌کند، فصل دوم «تجربه و احساس فوری» نشان می‌دهد که کجا وایتهد و بردلی در واکنش خود علیه هستی‌شناسی ماتریالیسم علمی کیهان‌شناسی قرن هفدهم متحد می‌شوند. در این مرحله قرابت های مختلفی در مورد نقش محوری آموزه احساس نشان داده می شود. اما در فصل سوم «تحلیل تجربه»، تفسیر وایتهد از احساس بر حسب هستی‌شناسی متمایز متکثر، در تضاد با دکترین بردلی دیده می‌شود، و بنابراین صحنه برای فصل چهارم مرکزی «روابط: درونی و بیرونی» آماده می‌شود. در این فصل وایتهد با تحلیل بسیار دقیق و جامع بردلی از شکل رابطه ای مواجه می شود. علی‌رغم استدلال‌های بردلی، در اینجا به این نتیجه رسیدیم که طرح وایتهد با توجه به اصلاحات مختلف هستی‌شناسی کثرت‌گرا از نظر عدم تقارن زمانی وابستگی یک طرفه، می‌تواند ثابت باشد. در فصل پنجم «ارتباطات بسط و کل بخش»، تلاشی برای دفاع از دکترین جدید رویداد - کثرت گرایی در برابر نسخه اخیر هستی شناسی جوهر مادی انجام شده است. و نشان داده می شود که چگونه چنین هستی شناسی از رویدادها می تواند اجسام فیزیکی را که سیستم طبیعت را تشکیل می دهند، توضیح دهد. در ادامه این فصل و فصل ششم بعدی «زمان»، مسائل ویژه فضا و زمان در ارتباط با تصورات بسیار متفاوت وایتهد و بردلی از جهان گسترده مطرح شده است. و تلاش‌های مختلفی برای دفاع از دیدگاه وایتهد از فرآیند در برابر دیدگاه ابدی‌گرایانه از جهان که عمدتاً با مطلق برادلین سازگار است، انجام می‌شود. با این حال، در جریان ارزیابی استدلال ها، کشف می شود که موقعیت نهایی متافیزیکی وایتهد باید امتیازات خاصی را به نظریه ابدیت بدهد. و این منجر به فصل هفتم نهایی «خدا و مطلق» می‌شود، جایی که نتیجه‌گیری می‌شود که خدای وایتهد باید به‌عنوان یک «مطلق باز در یک انتها» دیده شود. در اینجا وایتهد و بردلی بر اساس مفهوم جذب جهانی تمام واقعیات متناهی در یک موجودیت بالفعل ابدی ادغام می شوند. اگرچه تصور وایتهد، در نهایت، به این معنا متفاوت است که خدا تنها موجود واقعی نیست، بلکه یک فعلیت الهی است که با کل خلقت هم‌آهنگ است.
چرا بپرسیم: معرفت شناسی پرسشگری [پایان نامه انگلیسی]
نویسنده:
Lani Watson
نوع منبع :
رساله تحصیلی
منابع دیجیتالی :
چکیده :
ترجمه ماشینی : تصور کنید یک روز زندگی کنید بدون اینکه حتی یک سوال بپرسید. چرا آن را امتحان نکنید. چه مدت قبل از اینکه یک سوال در ذهن شما ظاهر شود. چه مدت قبل از آن که مجبور شوید، به زور یا عادت، آن را بپرسید. سوال کردن بخشی جدایی ناپذیر از زندگی روزمره ماست. ما از آن برای یادگیری، برقراری ارتباط، بیان خود و درک دنیای خود استفاده می کنیم. سؤال کردن ما را به اهداف مشترک پیوند می دهد، به ما امکان می دهد زمینه های مشترک ایجاد کنیم و ابزاری حیاتی در جستجوی روزانه ما برای اطلاعات است. آنچه می‌پرسیم، چگونه می‌پرسیم و کجا، کی، و از چه کسی می‌پرسیم، بخش بزرگی از آنچه را که در مورد دنیای خود و افرادی که آن را با آنها به اشتراک می‌گذاریم می‌دانیم تعیین می‌کند. به همین دلیل است که سؤال کردن اهمیت دارد. صرف نظر از اینکه ما چه کسی هستیم، پرسشگری جایگاهی آشنا، همه جا حاضر و ضروری در زندگی ما را اشغال می کند. این پایان نامه به بررسی ماهیت و ارزش پرسشگری می پردازد. در فصل اول با مروری بر تاریخچه پرسشگری در سنت فلسفی غرب، کشف نقش‌های متفاوت برای پرسشگری در زمینه‌های تاریخی متمایز، و تغییر نگرش نسبت به این عمل در راستای تعهدات معرفت‌شناختی، آغاز می‌شود. در فصل دوم، زمینه‌ای معاصر برای معرفت‌شناسی پرسش ارائه می‌شود، که نشانه‌ای از ماهیت و دامنه تحقیقات فلسفی معاصر در مورد پرسشگری ارائه می‌کند، و یک زمینه معرفت‌شناختی معاصر را برای تحقیق ترسیم می‌کند. فصل سوم بررسی تحلیلی را آغاز می‌کند و توصیفی از پرسش را به‌عنوان یک عمل معرفتی اجتماعی، و توصیفی از پرسش‌ها را به‌عنوان اعمال، با تکیه بر نتایج یک نظرسنجی آنلاین بزرگ ارائه می‌کند. فصل چهارم ارزش پرسشگری را بررسی می‌کند و نقش آن را در کسب کالاهای معرفتی، مانند دانش و درک، و در انتشار این کالاها در جوامع معرفتی برجسته می‌کند. فصل پنجم ماهیت و عملکرد پرسش‌های خوب را بررسی می‌کند، گزارشی مبتنی بر مؤلفه از پرسش‌های خوب ارائه می‌کند، و از نتایج یک مطالعه تجربی اولیه که با دانش‌آموزان انجام شده است، استفاده می‌کند. فصل ششم ماهیت پرسشگری فضیلت‌آمیز را بررسی می‌کند، توصیفی از فضیلت فکری کنجکاوی ارائه می‌دهد و نقش متمایز کنجکاوی را در زندگی فضیلت‌آمیز فکری برجسته می‌کند. در نهایت، فصل هفتم نقشی را که پرسشگری در تعلیم و تربیت بازی می‌کند بررسی می‌کند و استدلالی در حمایت از آموزش برای پرسشگری فضیلت‌آمیز ارائه می‌کند. بررسی معرفت‌شناختی پرسشگری ماهیت و اهمیت اساسی آن را در بر می‌گیرد. سؤال کردن به دلیل هدفی که انجام می دهد اهمیت دارد. که پیدا کردن چیزها ما سؤالاتی را مطرح می کنیم تا اطلاعاتی را جمع آوری کنیم که بر اساس آن باورها را شکل می دهیم و تصمیم می گیریم که چگونه عمل کنیم. از طریق اطلاعاتی که جمع آوری می کنیم و باورهایی که شکل می دهیم به دانش و درک می رسیم. سؤال کردن اهمیت دارد زیرا اساس آنچه را که ما به عنوان افراد و جوامع می دانیم و درک می کنیم، تشکیل می دهد. این پایان نامه پرسشگری را در پرتو اهمیت معرفتی محوری آن بررسی می کند. به این ترتیب، زمینه را برای معرفت شناسی پرسشگری فراهم می کند.
متافیزیک، نظریه زبان و علم جیمز هاتون در عصر روشنگری اسکاتلند [پایان نامه انگلیسی]
نویسنده:
Kevin Ross
نوع منبع :
رساله تحصیلی , کتابخانه عمومی
منابع دیجیتالی :
کلیدواژه‌های اصلی :
چکیده :
ترجمه ماشینی : جیمز هاتون (1726-1797) به دلیل نظریه زمین که در آن مقیاس زمانی وسیع فرآیند زمین شناسی را نشان داد و به عنوان "بنیانگذار زمین شناسی مدرن" شناخته شده است، بیشتر شهرت دارد. بنابراین، مطالب زیادی در مورد کار هاتون در زمین شناسی نوشته شده است، اما او در واقع مردی بود که در مورد موضوعات مختلفی در فلسفه و فلسفه طبیعی منتشر کرد که تا حد زیادی نادیده گرفته شده اند. در واقع، طولانی‌ترین انتشار او، اثر متافیزیکی سه جلدی «بررسی اصول معرفت و پیشرفت عقل، از حس تا علم و فلسفه» (1794) عملاً نادیده گرفته شده است. با این حال، بدون بررسی تحقیقات متافیزیکی او، درک رویکرد او به علم دشوار است. در متافیزیک او تئوری زبان هوتن که موضوع اصلی این پایان نامه است، نهفته بود. این پایان‌نامه با مقدمه‌ای که از نظر زندگی‌نامه و تاریخ‌نگاری زمینه‌سازی هاتون را مطرح می‌کند، به سه بخش تقسیم می‌شود: متافیزیک، زبان و علم. بخش اول شامل تحلیلی از متافیزیک هاتون و توضیحی است که چرا از آن غفلت شده است. همچنین تأثیر اساتید دانشگاه هاتون - به ویژه کالین مک لورین و جان استیونسون - بر متافیزیک و نظریه زبان او را در نظر می گیرد. علاوه بر این، این بخش شامل بررسی آنچه در مورد متافیزیک هاتون نوشته شده است، به ویژه در نشریات معاصر بررسی تحلیلی، بررسی انتقادی، و بررسی انگلیسی. بخش دوم با نشان دادن اهمیتی که هاتن برای کار خود در مورد زبان قائل بود آغاز می‌شود، زیرا آن را به مخاطبان نخبه فکری به عنوان بخشی از یک بحث زبان‌شناختی در انجمن سلطنتی ادینبورگ ارائه می‌کرد. این بخش با استفاده از شواهد دست‌نویس سوابق انجمن، میزان فعالیت‌های هاتن را هم در کلاس فیزیکی و هم در کلاس ادبی انجمن سلطنتی ادینبورگ نشان می‌دهد. علاوه بر این، این بخش نشان می‌دهد که نظریه زبان منتشر شده توسط هاتون، که حاوی پایان‌نامه‌هایی در مورد گفتار و املا بود، پاسخی اجتماعی، فرهنگی و آموزشی به دغدغه‌های آن دوره با استانداردسازی بود. اما نظریه هاتون با توجه به معیارهای نخبه‌گرا که در آن زمان رایج بود، کاملاً متفاوت بود، زیرا او فکر می‌کرد که تلفظ مد روز دادگاه و جامعه شهری مودب لندن به اندازه هر گویش منطقه‌ای نادرست است، زیرا همه آنها نتوانستند به آن پایبند باشند. به اصول صحیح در بخش سوم استدلال می‌شود که اصول املای هاتون برای علم او و دیگران پیامدهایی داشته است، زیرا اگر فلسفه طبیعی بر اساس معیارهای ریشه‌شناختی غلط نوشته می‌شد، در نهایت به نابودی علمی می‌رفت. این پایان نامه نتیجه می گیرد که از آنجایی که نظریه زبان هاتن در نهایت بخشی از متافیزیک او بود که او در علم خود به کار برد، پس برای درک کامل علم هوتن باید متافیزیک و نظریه زبان او را مورد توجه قرار داد.
  • تعداد رکورد ها : 1276